درون آینه ی روبرو چه می بینی ؟
درون آینه ی روبرو چه می بینی ؟
تو ترجمان جهانی بگو چه می بینی ؟
تویی برابر تو چشم در برابر چشم 
در آن دو چشم پر از گفت و گو چه می بینی ؟ 
تو هم شراب خودی ، هم شراب خواره ی خود
سوای خون دلت در سبو چه می بینی
در آن گلوله ی آتش گرفته ای که دل است 
و باد می بردش سو به سو چه می بینی 
درون آینه روبرو چه می بینی